معنی تالم هدائن - جستجوی لغت در جدول جو
تالم هدائن
به تاراج دادن
ادامه...
به تاراج دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بالا هدائن
چیزی مازاد در معامله دادن، پول نزول دادن، اضافه بار
ادامه...
چیزی مازاد در معامله دادن، پول نزول دادن، اضافه بار
فرهنگ گویش مازندرانی
گاله هدائن
برخاستن دود و غبار ناگهانی از مکان یا چیزی
ادامه...
برخاستن دود و غبار ناگهانی از مکان یا چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
بال هدائن
رماندن گوسفندان و هدایت آن ها در یک مسیر مشخص و از پیش تعیین
ادامه...
رماندن گوسفندان و هدایت آن ها در یک مسیر مشخص و از پیش تعیین
فرهنگ گویش مازندرانی
تاج هدائن
تازاندن
ادامه...
تازاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
تکم هدائن
تکان دادن
ادامه...
تکان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
قلم هدائن
قلمه زدن
ادامه...
قلمه زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گال هدائن
سرخ شدن، گل انداختن
ادامه...
سرخ شدن، گل انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
تل هدائن
تکان مختصر دادن، فشار آوردن کم، لم دادن، دراز کشیدن
ادامه...
تکان مختصر دادن، فشار آوردن کم، لم دادن، دراز کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
لم هدائن
یک پهلو دراز کشیدن، نوعی استراحت کردن
ادامه...
یک پهلو دراز کشیدن، نوعی استراحت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی